انیشتین مسلمان و شیعه شده بود و معاد را از نظر علمی هم ثابت کرد!!!

آلبرت انیشتین شیعه بود؟

به گواه حضرات آیات عظام ، شیخ لطف الله صافی گلپایگانی و شیخ علی صافی گلپایگانی که از شاگردان مرحوم آیت الله العظمی بروجردی بودند ؛ فیزیکدان و ریاضی دان بزرگ جهان، آلبرت انیشتین به دست آیت الله العظمی بروجردی به آئین تشیع گرویده و بنا بر دستور معظم له از بیان این مطلب تا اواخر عمر خود به دلیل حفظ جانش ، خودداری کرده است.

در گوشه ای از این نامه به آیت الله بروجردی که توسط آلبرت انیشتین نوشته شده است آمده است :

 Herzliche Gru“&e von Einstein ( سرآغاز نامه )

 با صمیمانه ­ترین سلام­ها از اینشتین محضر شریف پیشوای جهان اسلام جناب سید حسین بروجردی. پس از ۴۰ مکاتبه که با جنابعالی بعمل آوردم اکنون دین مبین اسلام و آئین تشیع ۱۲ امامی ۱ را پذرفته­ ام / که اگر همه دنیا بخواهند من را از این اعتقاد پاکیزه پشیمان سازند هرگز نخواهند توانست حتی من را اندکی دچار تردید سازند! اکنون که مرض پیری مرا از کار انداخته و سست کرده است ماه مرتس ( مارس) ۲از سال ۱۹۵۴ ۳ است که من مقیم آمریکا و دور از وطن هستم.

متن زیر را بصورت کامل مطالعه بفرمایید. حقیقت امر برایتان روشن خواهد شد علاوه بر اینکه دو مرجع بزرگوار نیز بر این امر گواه بوده اند .

 آلبرت اینشتین در رساله­ ی پایانی عمر خود با عنوان : دی ارکلرونگ”، یعنی : بیانیه” ، که در سال ۱۹۵۴ ( =۱۳۳۳ش ) آن را در آمریکا و به آلمانی نوشته است  اسلام را بر تمامی ادیان جهان ترجیح می­ دهد و آن را کامل­ ترین و معقول­ ترین دین می­داند. این رساله در حقیقت همان نامه نگاری محرمانه­ ی اینشتین با آیت ­الله العظمی بروجردی (فوت ۱۳۴۰ ش = ۱۹۶۱ م) است که توسط مترجمین برگزیده ­ی شاه ایران و به صورت محرمانه صورت پذیرفته است.

اینشتین در این رساله “نظریه نسبیت” خود را با آیاتی از قرآن کریم و احادیثی از نهج­ البلاغه و بیش از همه بحارالانوار علامه­ ی مجلسی (که از عربی به انگلیسی و … توسط حمیدرضا پهلوی (فوت ۱۳۷۱ ش) و … ترجمه و تحت نظر آیت الله بروجردی شرح می­ شده تطبیق داده و نوشته که هیچ جا در هیچ مذهبی چنین احادیث پر مغزی یافت نمی­ شود و تنها این مذهب شیعه است که احادیث پیشوایان آن نظریه پیچیده “نسبیت” را ارائه داده ولی اکثر دانشمندان نفهمیده­اند. از آن جمله حدیثی است که علامه مجلسی در مورد معراج جسمانی رسول اکرم (ص) نقل می­کند که : هنگام برخاستن از زمین دامن یا پای مبارک پیامبر به ظرف آبی می­خورد و آن ظرف واژگون می­شود. اما بعد از این که پیامبر اکرم (ص) از معراج جسمانی باز می­گردند مشاهده می­کنند که پس از گذشت این همه زمان هنوز آب آن ظرف در حال ریختن روی زمین است … اینشتین این حدیث را از گران بهاترین بیانات علمی پیشوایان شیعه در زمینه­ ی “انبساط و نسبیت زمان” دانسته و شرح فیزیکی مفصلی بر آن می­نویسد….

همچنین اینشتین در این رساله “معاد جمسانی” را از راه فیزیکی اثبات می­کند (علاوه بر قانون سوم نیوتون = عمل و عکس العمل .) او فرمول ریاضی “معاد جسمانی ” را عکس فرمول معروف “نسبیت ماده و انرژی” می­داند: E=M.C2>>M=E:C2 یعنی اگر حتی بدن ما تبدیل به انرژی شده باشد دوباره عینا” به ماده تبدیل شده و زنده خواهد شد.

اینیشتین در این کتاب همواره از آیت ­الله بروجردی با احترام و بارها به لفظ “بروجردی بزرگ” یاد کرده و از شادروان پروفسور حسابی نیز بارها با لفظ “حسابی عزیز”…

۳/۰۰۰/۰۰۰ دلار بهای خرید این رساله توسط پروفسور ابراهیم مهدوی (مقیم لندن) با کمک برخی از اعضاء شرکت­های اتومبیل بنز و فورد و .. از یک عتیقه­ دار یهودی بوده و دستخط اینشتین در تمامی صفحات این کتابچه توسط خط شناسی رایانه ­ای چک شده و تأیید گشته که او این رساله را به دست خود نوشته است. هم اکنون این کتاب ارزشمند در حال ترجمه از آلمانی به پارسی – توسط دکتر عیسی مهدوی (برادر دکتر ابراهیم مهدوی) و توأم با تحقیق و ارائه منابع مذکور در متن (توسط اینجانب) می­باشد و بسیاری از متن آن ترجمه و تحقیق فنی شده است . اصل نسخه این رساله اکنون جهت مسائل امنیتی به صندوق امانات سری لندن – بخش امانات پروفسور ابراهیم مهدوی – سپرده شده و نگهداری می­شود.



به زودی با یه مطلب دیگه و دانلود pdf این رساله برای شما دوستان عزیز مزاحمتون میشم...

3-نکات مهارتی زندگی پرفسور سید محمود حسابی(استاد گلم)

 پرفسور حسابی:سادگی و عشق از عوامل پیشرفت است، که در قلب ما ایرانیان است.

_ پرفسور حسابی عاشق حافظ بودند،در یک شب یلدا،هنگامی که متوجه می شوند،ایرج،کلامی را به،در غزلی،به اشتباه می خواند،تصمیم می گیرند،تدریس حافظ را، برای او شروع کنند،که دقت و صرف وقت استاد،برای این مهم،بیش از 5سال،به طول می انجامد.
ایرج حسابی می گوید:در مورد آموختن دیوان حافظ،خیلی عاقلانه رفتار کرده،و از این بابت همیشه خوشحالم،زیرا تمام آن چه پدر،درباره ی غزلیات می گفتند،مثل اشاره،مثال، تفسیر و معانی ابیات را،یادداشت می کردم،و به این ترتیب یک گنجینه بی نظیر از خدا پرستی،عشق به ایران و ادبیات آن،فلسفه،عرفان،انسانیت و فداکاری و از همه مهم تر درباره ی اخلاق،گردآوری کردم.

_ ایرج حسابی:پدر دیوان حافظی را،که در خانه داشتیم،تصحیح می کردند غزلیات و ابیات اضافی را،که درطی 700سال به دیوان حافظ،کلمات صحیح را یافته،و جایگزین و اصلاح می کردند.
برای شناخت حافظ یک کلید یا وجه مشترک وجود دارد.یعنی در ابتدای هر غزل،یک مسئله و مشکل اجتماعی را،مطرح می کند.بعد خطرات آن مشکل را می گوید،و راه حل هایش را هم نشان می دهد سپس به انسان راهنمایی لازم را می کند و بعد امید می دهد،و در آخر خداحافظی می کند.

_ پرفسور حسابی همشه با تأسف می گفتند:کتاب های درسی،در طی این 35 سال اخیر به گونه ای نوشته شده اند،که بچه های ایران را،با ادبیات غنی خودشان،بیگانه می کند.
همیشه گله مند بودند که این رفتار،مشابه کاری است،که ما با موسیقی خود،انجام داده ایم.

_ ایرج حسابی:پرد هیچ چیز را دور نمی ریختند،حتی اگر سنجاق ته گردی پیدا می کردند،برای این که زیر دست و پا نرود،و گم هم نشود،آن را بر می داشتند،و به پشت یقه و کت شان فرو می کردند.اگر تعداد سنجاق ها زیاد می شد،آنها را به جا سنجاقی،که خودشان درست کرده بودند،منتقل می کردند.

_ پرفسور حسابی به خاطر عشق زیادی که به مادرشان گوهرشاد داشتند هیچ گاه اسم ایشان را به زبان نمی آوردند و فقط از لفظ خانم استفاده می کردند.

نظر بگذارید انتقاد هم بکنید...