امیر المومنین

امام علی (ع):نوک قلم هایتان را تیز کنید و فاصله سطرها را نزدیک نمایید القاب اضافی را حذف کنید و اصل مطلب را بنویسید و زیاده گویی نکنید که بیت المال مسلمانان تاب خسارت ندارد.

(وسائل الشیعه،ج17،ص404)

صیاد دلم

آقا گفت « دلم برای صیادم تنگ شده ، مدتی است از ایشان دور شده ام» .

 صبح روز بعد از خاکسپاری ، خانواده اش نماز صبح را خواندند و از آن طرف رفتند بهشت زهرا(س) ، سر قبر شهید صیاد . اما پیش از آنها کسی دیگری هم آمده بود. رهبر معظم انقلاب آمده بودند و فرمودند: « دلم برای صیادم تنگ شده ، مدتی است از ایشان دور شده ام.

 

 
آیت الله بهاءالدینی :"آقای صیاد یک روحانی است که یک مشت روحانی را به دور خود جمع کرده است."
آقای حسین حیدری کاشانی (از شاگردان آیت الله بهاءالدینی): «سپهبد شهید علی صیاد شیرازی حدود 17 سال با حضرت آیت الله بهاءالدینی مراوده داشت و دست پرورده ایشان بود. شاگردی او در این مکتب او را استادی ورزیده در اخلاق و اخلاص ساخته بود. آقا از او تعبیر می کرد "آقای صیاد یک روحانی است که یک مشت روحانی را به دور خود جمع کرده است."

وقتی طلبه های شیراز خدمت آیت الله بهاء الدینی رسیده و از ایشان درس خواستند و گفته بودند: « ما را هدایت کن ، درسی به ما بده » آیت الله بهاءالدینی فرموده بودند:« بروید از صیاد شیرازی درس زندگی بگیرید ، اگر صیاد شیرازی شدید ، هم دنیا دارید و هم آخرت .



انیشتین مسلمان و شیعه شده بود و معاد را از نظر علمی هم ثابت کرد!!!

آلبرت انیشتین شیعه بود؟

به گواه حضرات آیات عظام ، شیخ لطف الله صافی گلپایگانی و شیخ علی صافی گلپایگانی که از شاگردان مرحوم آیت الله العظمی بروجردی بودند ؛ فیزیکدان و ریاضی دان بزرگ جهان، آلبرت انیشتین به دست آیت الله العظمی بروجردی به آئین تشیع گرویده و بنا بر دستور معظم له از بیان این مطلب تا اواخر عمر خود به دلیل حفظ جانش ، خودداری کرده است.

در گوشه ای از این نامه به آیت الله بروجردی که توسط آلبرت انیشتین نوشته شده است آمده است :

 Herzliche Gru“&e von Einstein ( سرآغاز نامه )

 با صمیمانه ­ترین سلام­ها از اینشتین محضر شریف پیشوای جهان اسلام جناب سید حسین بروجردی. پس از ۴۰ مکاتبه که با جنابعالی بعمل آوردم اکنون دین مبین اسلام و آئین تشیع ۱۲ امامی ۱ را پذرفته­ ام / که اگر همه دنیا بخواهند من را از این اعتقاد پاکیزه پشیمان سازند هرگز نخواهند توانست حتی من را اندکی دچار تردید سازند! اکنون که مرض پیری مرا از کار انداخته و سست کرده است ماه مرتس ( مارس) ۲از سال ۱۹۵۴ ۳ است که من مقیم آمریکا و دور از وطن هستم.

متن زیر را بصورت کامل مطالعه بفرمایید. حقیقت امر برایتان روشن خواهد شد علاوه بر اینکه دو مرجع بزرگوار نیز بر این امر گواه بوده اند .

 آلبرت اینشتین در رساله­ ی پایانی عمر خود با عنوان : دی ارکلرونگ”، یعنی : بیانیه” ، که در سال ۱۹۵۴ ( =۱۳۳۳ش ) آن را در آمریکا و به آلمانی نوشته است  اسلام را بر تمامی ادیان جهان ترجیح می­ دهد و آن را کامل­ ترین و معقول­ ترین دین می­داند. این رساله در حقیقت همان نامه نگاری محرمانه­ ی اینشتین با آیت ­الله العظمی بروجردی (فوت ۱۳۴۰ ش = ۱۹۶۱ م) است که توسط مترجمین برگزیده ­ی شاه ایران و به صورت محرمانه صورت پذیرفته است.

اینشتین در این رساله “نظریه نسبیت” خود را با آیاتی از قرآن کریم و احادیثی از نهج­ البلاغه و بیش از همه بحارالانوار علامه­ ی مجلسی (که از عربی به انگلیسی و … توسط حمیدرضا پهلوی (فوت ۱۳۷۱ ش) و … ترجمه و تحت نظر آیت الله بروجردی شرح می­ شده تطبیق داده و نوشته که هیچ جا در هیچ مذهبی چنین احادیث پر مغزی یافت نمی­ شود و تنها این مذهب شیعه است که احادیث پیشوایان آن نظریه پیچیده “نسبیت” را ارائه داده ولی اکثر دانشمندان نفهمیده­اند. از آن جمله حدیثی است که علامه مجلسی در مورد معراج جسمانی رسول اکرم (ص) نقل می­کند که : هنگام برخاستن از زمین دامن یا پای مبارک پیامبر به ظرف آبی می­خورد و آن ظرف واژگون می­شود. اما بعد از این که پیامبر اکرم (ص) از معراج جسمانی باز می­گردند مشاهده می­کنند که پس از گذشت این همه زمان هنوز آب آن ظرف در حال ریختن روی زمین است … اینشتین این حدیث را از گران بهاترین بیانات علمی پیشوایان شیعه در زمینه­ ی “انبساط و نسبیت زمان” دانسته و شرح فیزیکی مفصلی بر آن می­نویسد….

همچنین اینشتین در این رساله “معاد جمسانی” را از راه فیزیکی اثبات می­کند (علاوه بر قانون سوم نیوتون = عمل و عکس العمل .) او فرمول ریاضی “معاد جسمانی ” را عکس فرمول معروف “نسبیت ماده و انرژی” می­داند: E=M.C2>>M=E:C2 یعنی اگر حتی بدن ما تبدیل به انرژی شده باشد دوباره عینا” به ماده تبدیل شده و زنده خواهد شد.

اینیشتین در این کتاب همواره از آیت ­الله بروجردی با احترام و بارها به لفظ “بروجردی بزرگ” یاد کرده و از شادروان پروفسور حسابی نیز بارها با لفظ “حسابی عزیز”…

۳/۰۰۰/۰۰۰ دلار بهای خرید این رساله توسط پروفسور ابراهیم مهدوی (مقیم لندن) با کمک برخی از اعضاء شرکت­های اتومبیل بنز و فورد و .. از یک عتیقه­ دار یهودی بوده و دستخط اینشتین در تمامی صفحات این کتابچه توسط خط شناسی رایانه ­ای چک شده و تأیید گشته که او این رساله را به دست خود نوشته است. هم اکنون این کتاب ارزشمند در حال ترجمه از آلمانی به پارسی – توسط دکتر عیسی مهدوی (برادر دکتر ابراهیم مهدوی) و توأم با تحقیق و ارائه منابع مذکور در متن (توسط اینجانب) می­باشد و بسیاری از متن آن ترجمه و تحقیق فنی شده است . اصل نسخه این رساله اکنون جهت مسائل امنیتی به صندوق امانات سری لندن – بخش امانات پروفسور ابراهیم مهدوی – سپرده شده و نگهداری می­شود.



به زودی با یه مطلب دیگه و دانلود pdf این رساله برای شما دوستان عزیز مزاحمتون میشم...

رحلت پیر جماران

نمیدانم چه بگویم بهتر از این که امام دوست دارم ...


شلمچه بیست سوم اسفندماه میزبان پیکر مطهر شهدا خواهد بود.

شهدا ، مرز شلمچه

زیارت نامه شهدا


اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .

رییس ستاد قرارگاه عملیاتی کمیته جستجوی مفقودین مکان تبادل شهدا را مرز شلمچه عنوان کرد و گفت: هنوز تعداد دقیقی از شهدا در اختیار ما قرار نگرفته شده است.

وی با اشاره به حضور پرشور جوانان و نوجوانان در قالب کاروان های راهیان نور در مناطق عملیاتی اظهار داشت: به یقین با ورود پیکر شهدای تازه تفحص شده به مناطق عملیاتی این مناطق رنگ و بویی دیگر به خود خواهد گرفت.

عشقی با بیان این که این شهدا در عملیات های والفجر 8 و خیبر به شهادت رسیده اند اظهار داشت: در برابر دریافت پیکر این شهدا، تعدادی از اجساد عراقی جست‌وجو شده در ایران نیز به کشور عراق تحویل داده می‌شود.

مکان جست و جوی پیکر این شهدا را مناطق عملیاتی جزیره مجنون و فاو عنوان کرد و افزود: پیکر این شهدا در مرحله هفتم عملیات برون مرزی تفحص پیکرهای شهدای دفاع مقدس از سوی کمیته جست‌وجوی مفقودین در خاک عراق تفحص شده است.

هشت اسفند سالروز شهادت سردار خيبر شهيد سرلشگر «حسين خرازي»

ویژه نامه سالروز شهادت سرداران رشید سپاه اسلام «شهید حاج حسین خرازی» و «شهید حمید باکری»

راننده ی قايق

(خاطراتی از شهید خرازی)

يك روز قرار بود تعدادي از نيروهاي لشگر امام حسين (ع) با قايق به آن سوي اروند بروند. حاج حسين به قصد بازديد از وضع نيروهاي آن سوي آب، تنهايي و به طور ناشناس در ميان يكي از قايقها نشست و منتظر ديگران بود. چند نفر بسيجي جوان كه او را نمي‌شناختند سوار شده، به او گفتند: «برادر خدا خيرت بدهد ممكن است خواهش كنيم ما را زودتر به آن طرف آب برساني كه خيلي كار داريم.» حاج حسين بدون اينكه چيزي بگويد پشت سكان نشست، موتور را حركت داد. كمي‌ جلوتر بدون اينكه صورتش را برگرداند سر صحبت را باز كرد و گفت: «الان كه من و شما توي اين قايق نشسته‌ايم و عرق مي‌ريزيم، فكر نمي‌كنيد فرمانده لشگر كجاست و چه كار مي‌كند؟» با آنكه جوابي نشنيد، ادامه داد: «من مطمئنم او با يك زيرپوش، راحت داخل دفترش جلوي كولر نشسته و مشغول نوشيدن يك نوشابه تگري است! فكر مي‌كنيد غير از اين است؟» قيافه بسيجي بغل دستي او تغيير كرد و با نگاه اعتراض‌آميزي گفت: «اخوي حرف خودت را بزن». حاج حسين به اين زودي‌ها حاضر به عقب‌نشيني نبود و ادامه داد. بسيجي هم حرفش را تكرار كرد تا اينكه عصباني شد و گفت: «اخوي به تو گفتم كه حرف خودت را بزن، حواست جمع باشه كه بيش از اين پشت سر فرمانده لشگر ما صحبت نكني اگر يك كلمه ديگر غيبت كني، دست و پايت را مي‌گيرم و از همين جا وسط آب پرتت مي‌كنم.» و حاج حسين چيزي نگفت. او مي‌خواست در ميان بسيجي باشد و از درد دلشان با خبر شود و اينچنين خود را به دست قضاوت سپرد.

عباس دوران

جنبـش عدم تعهـد و سیاسی ترین حمله هوایی تاریـخ ایـران

 
اجلاس عدم تعهد، هر چند امروز به دلیل میزبانی کشورمان، برای ایرانی ها اهمیت دارد اما پیش از این نیز، یک بار در کانون توجه مردم ایران قرار گرفته بود، زمانی که قرار بود بغداد میزبان سران عدم تعهد باشد، آن هم در بحبوحه جنگ ایران و عراق!

برای حکومت صدام حسین که در سوم خرداد 1361، خرمشهر را از دست داده و ضربه ای حیثیتی در جنگ و جهان خورده بود، بسیار مهم بود که با میزبانی بزرگ ترین نهاد بین المللی بعد از سازمان ملل، به ترمیم وجهه خود بپردازد. از اینرو، بغداد خود را مهیای برگزاری اجلاس می کرد و این در حالی بود که ایران، می کوشید با تبلیغ ناامن بودن پایتخت عراق به دلیل وضعیت جنگی، مقامات کشورها را از سفر به عراق بازدارد و اجلاس بغداد را منتفی کند.

با این حال، ماشین تبلیغاتی و سیاسی صدام که از پشتوانه قدرت های بزرگ هم برخوردار بود، گوی سبقت را ربود و قرار شد اجلاس در بغداد تشکیل شود. عراقی ها، ادعا می کردند که بغداد به حدی امن است که حتی یک پرنده هم بدون اجازه آنها نمی تواند در آسمانش پرواز کند. آنها حتی از مسوولان کشورهای عدم تعهد خواستند تا کارشناسان امنیتی خود را به بغداد بفرستند و از نزدیک شاهد امنیت مثال زدنی آن باشند!

زمان اجلاس نزدیک می شد و تلاش های ایران ثمر بخش نبود. همه در تهران به دنبال راهی برای ضربه زدن به دشمن بودند؛ تا اینکه پیشنهادی محرمانه از وزارت خارجه به ریاست جمهوری رسید و خیلی زود مقدمات اجرایی کردنش در دستور کار مقامات عالی نظام قرار گرفت.

در نامه با تأکید بر اهمیت اجلاس، تلاش های عراق در این باره و تصریح به اینکه اهمیت این موضوع از "خرمشهر" کمتر نیست، آمده بود: "سرنوشت محل برگزاری کنفرانس را یک حرکت نظامی می تواند روشن کند."

این سند اخیرا در كتاب "ايران و جنبش عدم تعهد به روايت اسناد، از باندونگ تا تهران" توسط انتشارات ریاست جمهوری (نشر جمهور ایران) منتشر شده است.

به زودی طرح حمله آماده شد: بمباران بغداد.

این در حالی بود که بغداد در حصاری از موشک های ضدهوایی قرار داشت و ارتش صدام، حق داشت به امنیت پایتخت ببالد. اما 6 خلبان، ریسک سیاسی ترین حمله هوایی تاریخ کشورشان را پذیرفتند، بدین ترتیب سه هواپیمای اف - 4 به پرواز درآمدند، دو هواپیما از مرز گذشتند و به سمت بغداد رفتند و سومی بر فراز مرز ماند تا در صورت نیاز به کمک اقدام کند. بدین ترتیب در روز سی ام تیر 1361 ناگهان غرش هواپیماهای ایرانی در آسمان بغداد، چشم ها را متوجه آسمان کرد.

هواپیمای ایرانی بمباران را آغاز کردند و از جمله پالایشگاه الدوره را هدف قرار دادند ؛ همزمان، هزاران گلوله ضدهوایی و ده ها موشک به سمت هواپیمای آنها شلیک شد و یکی از این موشک ها، به دم هواپیمای عباس دوران و منصور کاظمیان اصابت کرد.

دوران از کاظمیان خواست که با چتر نجات بیرون بپرد و با فشردن دکمه خروج اضطراری کابین کمک خلبان، او را با چتر نجات، از هواپیما بیرون انداخت. دوران بعد از آنکه خیالش از بابت همرزمش راحت شد، هواپیمای نیمه سوخته اش را که نه بمبی داشت و نه موشکی، به سمت هتل قرق شده ای که قرار بود میزبان اجلاس عدم تعهد باشد هدایت کرد و لحظاتی بعد، آنچه بر جای ماند، هتل ویران اجلاس بغداد بود و هواپیمایی تکه تکه و البته پیکر سوخته شده عباس دوران.

خبر این حمله هوایی و انهدام هتلی که قرار بود محل اقامت سران باشد، به سرعت در جهان پیچید و نتیجه هم کاملاً مشخص بود: میزبانی از عراق پس گرفته شد؛ حیثیت سیاسی حکومت بغداد نیز بمباران شده بود!

بیست سال بعد، در تابستان گرم 1381، از شهید عباس دوران، تکه ای از استخوان سوخته پایش به وطن بازگشت و در شهر شیراز، به خاک سپرده شد.

مزار شهید عباس دوران


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org